بیابان را با همه ی بزرگی اش تصور کن ...با همه ی داغ بودنش...با همه ی حس تنهایی اش ...حالا به این بیابان بزرگ و داغ و تنها یک لشکر چند هزار نفری را اضافه کن ...یک شمر قرمز پوش را اضافه کن ...یک حرمله را ...یک طالب حکومت ری را ...
 سرت را بچرخان چند قدم آن طرف تر ...حال به این بیابان بزرگ و داغ و تنها و لشکر چند هزار نفری و شمر و حرمله و.....یک لشکر هفتادوچند نفری را اضافه کن ...یک حسین سبزپوش را .... یک قاسم را...یک شش ماهه را....
وحال خودت را تصور کن که جایی میان این دو لشکر ایستاده ای جایی میان سبز و قرمز ...آرامش و آشوب ...
حکایت این روزهای ما همین است ...اگر آن روز آنجا بودی چه میکردی؟با خودت صادق باش انتخاب سختی است....